به نام خداوندگار زیبایی ها
برای ساختن دنیا اول خودت را بساز !
یکی بود یکی نبود.یه روزگاری توی یک دشت بزرگ زمانی بود برای دوری دلها .زمانی برای نگاههای هر روزه ولی غریب.
تا اینکه زلزله طلایی آمد .
چرا طلایی؟
آخر بعد از این زلزله بود که فرشته های دوستدار کتاب ،فرهنگ، صلح، آرامش و دوستی به سرزمین ما آمدند و برای ما ارمغان دوستی ومحبت آوردند .کتاب ها آمدند وچشمها روشن شد .اینکه می گویند برای ساختن دنیا اول خودت را بساز حقیقت دارد.
اول خودم از اهالی کانون یاد گرفتم به دنیا و ساکنان آن خوشبین باشم.
یاد گرفتم اگر می خواهم طعم خوشبختی را بچشم کتاب را دوست بدارم. یاد گرفتم قلم را به دست بگیرم و حرف دلم را بر قلب سفید کاغذ نقش ببندم. واتاق من پر شد از کتابهای جور واجور و این شد خوشبختی من.
والبته همه را در آن سهیم کردم. اوایل کار سخت بود .خیلی خسته می شدم، ولی با یک دیدار کانونی ها و دست نوازش خانم همایونی دوباره انرژی می گرفتم .روش استادم را در پیش گرفتم ودست مهر بر سر دوستانم کشیدم .نمیدانم چه شد؟! یکدفعه همه پنجره های دلشان باز شد و گلدانهای شمعدانی قلبشان را به آفتاب نشان دادند. وحال چشمهای ما تواناتر از هزار زبان عشق را به هم هدیه می دهد و حال زمان به بار نشستن نهال زیبای کانون توسعه فرهنگی کودکان در کلنگانه است.
مشارکت های زیبا از جمله جشن های مختلف برای رسول خدا واهل بیت، جشنواره غذاهای سنتی لرستان، جشن هفت سین در طبیعت، حکومت میر نوروزی، ماه رمضان و قرآن ، ماه محرم و امام حسین (ع)، آش نذری، دوشنبه بازار، بازار وسایل آشپزخانه، هنر دست خانم های هنر مند برای زیبایی بیشتر کتابخانه، محیط زیست و … همه وهمه را هم اکنون به چشم خود می بینم.
و باز از شما فرشته های دوستدار زیبایی تشکر میکنم، چرا که شما بودید که راه را به ما نشان دادید.
امیدواریم سالهای سال فعال وپر شور پاینده باشید.
کتابدار روستای کلنگانه قائدرحمتی