قصه هایی برای خواب کودکان، تهیه شده در مؤسسه پژوهشی کودکان دنیا ( زیر نظر ناصر یوسفی و گیتا گرگانی ) : تهران، پیدایش 1384، 44 ص مصور
این مجموعه کتاب از پرخواننده ترین مجموعه های کتابخانه های ماست و اکثر کتابداران ارزیابی یک یا چند داستان از آن را برای ما فرستاده اند.
در زیر تجربۀ چند کتابدار را درکار با این کتاب و داستان هایش می خوانید:
• خلاصه کتاب : این کتاب از داستان های کوتاه از فرهنگ های مختلف جهان تشکیل شده است.
گروه سنی مخاطب : طبق کتاب ” ب ” و ” ج ” است، ولی من تا به حال با تمام گروه های سنی آن را تجربه کرده ام و همه از آن استقبال کرده اند.
شرح جلسه کـتـابخوانی و فـعالـیت های مرتبط با آن : بچـه ها در دایـره ای دور هم جـمع شدند و کسـانی هـم کـه می خواستند داستان ها را به صورت نمایش اجرا کنند، در وسط دایره جمع شدند و پس از خواندن داستان نمایش آن را اجرا کردند.
نتیجه ارزیابی : به نظر من این کتاب جذاب و دوست داشتنی است، زیرا از همان لحظه ای که با این کتاب آشنا شدم تا به حال خوانندگان آن کم نشده اند. مادران بیشترازهمه این کتاب ها را می پسندند، زیرا فرزندانشان خواهان این قصه ها هستند. یکی از بچه ها می گفت : « خاله، تا شب مامانم یکی از قصه های این کتاب را برام نخواند، خوابم نمی برد.»
اکرم قائد رحمتی، کتابدار روستای کلنگانه، استان لرستان
• داستان ” گنجشکی که می گفت چرا”
خلاصۀ داستان: بهاربود، گنجشکی توی لانه اش سه تا تخم گذاشته و روی تخم ها خوابیده بود. دو تخم ها اول که شکستند، جوجه کوچولویی از تویشان بیرون آمدو گفت”جیک، جیک!” ولی تخم سوم که شکست، جوجه کوچولویی بیرون آمد و گفت:”چرا، چرا؟”
شرح جلسۀ کتابخوانی و فعالیت های مرتبط با آن: این داستان درجمع کودکان پیش دبستانی خوانده شد. درابتدا از بچه ها خواستم چشمانشان را ببندند و تصورکنند که بهار است و بچه گنجشک ها دارند سراز تخم درمی آورند. وقتی داستان به آنجا رسید که بچه گنجشک می گفت:«چرا؟» همۀ بچه ها سروصدایشان درآمد و گفتند:« باید می گفت:جیک، جیک!»
بچه ها معنی کلمۀ دهقان را نمی دانستند و جالب این که چون یکی از بچه ها که نام خانوادگی اش “دهقان” است، خیلی شیطنت می کند، یکی از بچه ها گفت:«خانم، دهقان یعنی کسی که آدم را دق می ده!» ولی دست آخر از روی داستان معنی دهقان را، که ما کشاورز می گوییم، فهمیدند. همچنین وقتی گنجشک پیش زنبورها رفت که روی گل ها می نشستند و شهد گل ها را می مکیدند، دربارۀ زنبورها و غذایشان و عسل صحبت کردیم. همچنین وقتی به مورچه ها رسیدیم، دربارۀ دانه جمع کردن مورچه ها حرف زدیم. خلاصه بچه ها پرسش های زیادی کردند و چیزهای زیادی یاد گرفتند.
این داستان کشش فوق العاده و زبانی ساده و روان داشت. داستان دیگری هم از این کتاب انتخاب کردیم و خواندیم:
• داستان”یک، دو، سه، پرواز»
خلاصۀ داستان: روزی باد تندی وزید و لانۀ بچه گنجشکی که هنوز پرواز کردن بلد نبود، افتاد پایین. او پیش مرغ، قورباغه و جوجه کلاغ رفت و حرکات آن ها را تکرار کرد تا این که بالاخره پرواز کردن یاد گرفت و به لانه اش رسید.
شرح جلسۀ کتابخوانی و فعالیت های مرتبط با آن: داستان را که خواندیم، بچه ها آن را به صورت نمایش اجرا کردند و خیلی جالب بود و همه دوست داشتند دراین نمایش نقشی داشته باشند.
نتیجۀ ارزیابی: وقتی داستان های کتاب”قصه هایی برای خواب کودکان” را خواندیم، این کتاب طرفداران زیادی پیدا کرد، حتی پسرهای دورۀ راهنمایی هم به آن علاقمند شدند. توجه بچه ها به این کتاب باعث شد خود من هم به آن علاقمند شوم و داستان های بیشتری از آن را برای بچه ها بخوانم.
زهرا زحمتی، کتابدار روستای آفریز، خراسان جنوبی
• داستان “نرگس و موطلایی”
خلاصۀ داستان: دختری به نام نرگس در دهکده ای زندگی می کرد. او یک عروسک پارچه ای داشت که خیلی دوستش می داشت. روزی یکی از اقوام به خانه شان آمد و یک عروسک به او داد که به آن بیشتر از عروسک خودش علاقمند شد.
شرح جلسۀ کتابخوانی و فعالیت های مرتبط با آن: کتاب را درجمع بچه های دبستانی خواندم و بچه ها خیلی از آن لذت بردند و دربارۀ آن صحبت کردیم. بعضی از دخترها گفتند:«اگر خانم [همایونی] برایمان عروسک بفرستند که درکتابخانه با آن بازی کنیم، هیچ وقت آن را خراب نمی کنیم. ولی پسرها گفتند:« ما ماشین می خواهیم نه عروسک !»
نتیجۀ ارزیابی: کتاب کشش خوبی داشت و زبان و بیانش ساده و قابل فهم بود. کیفیت ارائۀ کتاب هم خوب بود، فقط اگر تصاویر بیشتری می داشت، بهتر بود.
فاطمه غلامی، کتابدار روستای خنگ، خراسان جنوبی
